
آسیب ها و رویکردهای مواجهه با خیانت - مشاوره خیانت
خیانت موضوعی است که این روزها کم و بیش در زندگیها نفوذ کرده است. دلایل آن را میتوان در سست شدن بنیانها خانواده، فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، ماهواره و همچنین گسترش اشاعهی فیلمهای مستعجن و نامناسب در میان جوانان و خانوادههاست. در خصوص خیانت ممکن است شرایط متعددی حاکم شود. از این رو قصد داریم تا کمی دقیقتر با شرایط خیانت و انواع برخوردها بسته به موقعیت آشنا شویم. در پدیده شوم خیانت، فرد ممکن است یکی از سه نفر زیر باشد:
- همسر وفادار
- همسر عهدشکن
- نفر سوم
همسر وفادار
همسر وفادار به همسری اطلاق میشود که خارج از چارچوب ازدواج به دنبال تحقق نیاز جنسی و عاطفی نیست. این تعریف با معادلهای دیگری نیزهمچون همسر صدمه دیده، همسر آسیب دیده، همسر وفادار، همسر زیان دیده، همسر بیگناه و یا همسر دلخور میتواند جایگزین شود. این عناوین را نباید با عبارت «همسر ایده آل» اشتباه گرفت.
همسر عهدشکن
همسر عهدشکن همسری است که به دنبال ارضای نیازهای جنسی و عاطفی خود در خارج از حیطه روابط زناشویی است. در کتابها و مقالههای پژوهشی روانشناسی این تعریف را با معادلهای جایگزینی مثل همسر عهدشکن، همسر پیمانشکن، همسر متخلف و همسر گمراه نیز نام میبرند.
نفر سوم
سومین فردی که در یک خیانت تعریف میشود، نفر سوم است. نفر سوم مرد یا زن دیگری که خارج از چارچوب ازدواج با همسر عهدشکن رابطه دارد و امکان بروز خیانت را ممکن میسازد. این فرد را نباید با دوستان بیآزار و یا قربانی اشتباه گرفت. این مرد یا زن نیز به همان اندازه که شما به عنوان همسرعهدشکن مسئول هستید در قبال از هم گسیختگی زندگی زناشویی شما مسئول است. و مهم نیست که چه کسی شروع کننده این رابطه بوده است.
خیانت مسالهای تكاندهنده برای زوجها و خانوادهها میباشد. و پدیده ای رایج برای درمانگران ازدواج و خانواده است. در بسیاری از جلسات مشاوره خانواده، شاهد مطرح شدن خیانت هستیم. برخی به همسر خود مشکوک شدهاند، برخی خود خیانت کردهاند و برخی نیز متوجه خیانت از طرف همسرشان شدهاند. هرچند ارتباط با شخصی غیر از شریک خود ممكن است بصورت جسمانی یا عاطفی باشد، اما نتیجۀ نهایی این است كه زمان صرف شده بین یكی از زوجین با فردی خارج از رابطۀ زناشویی برای زوجها مسالهای جدی خواهد بود. به همان اندازه که وقت، انرژی و منابع برای حفظ رابط دیگر سپری شود، صمیمیت موجود در رابطه اولیه در زندگی زناشویی به همان میزان ضعیفتر میشود.
عوامل تاثیرگذار در بروز خیانت
تحقیقات روانشناسی و تجربهی جلسات مشاوره خیانت حاکی از آن است که دلایل متعددی را میتوان برای اقدام افراد به چنین کاری برشمرد. عوامل شایع بروز خیانت را میتوان نارضایتی در رابطه فعلی، تمایل و اشتیاق برای تنوع یا هیجان جنسی، انتقام، خشم یا حسادت، احساس عدم امنیت یا نامطمئن بودن در مورد رابطه جنسی، همنشینی و صمیمیت، بلوغ نایافتگی و کمبود تعهد، علاقه مفرط برای برقراری رابطه عاشقانه با فرد خارج از رابطه زناشویی، نارضایتی جنسی، افزایش عزت نفس، ناتوانی در کنترل وسوسه ها، در دسترس نبودن همسر، مصرف دارو یا الکل دانست.
علاوه بر دلایل مذکور، ادبیات موجود در رابطه با انگیزههای ارتکاب به خیانت متغیرهای دیگری را نیز من جمله سن، تحصیلات، وجود فرصتها، طول مدت رابطه، تاریخچه طلاق، مذهبی بودن، رضایت از رابطه و عوامل و ویژگیهای شخصیتی را در این زمینه موثر دانستهاند.
موانع قطع رابطه با نفر سوم به هنگام خیانت
یک فرد پس از خیانت به همسر خود، ممکن است بنا به دلایل مختلفی نتواند با نفر سوم قطع رابطه کند. ادامه رابطهی سوم در جریان خیانت، میتواند کم کم رابطهی زناشویی و زندگی مشترک را دچار مشکل کند. و نهایتاً طلاق و یا فرار از خانه را به دنبال داشته باشد. از مهمترین موانع قطع رابطه با نفر سوم در خیانت عبارتند از:
- همسر عهدشکن ممکن است از پذیرفته شدن مجدد توسط همسر خود نامطمئن باشد.
- همسر عهدشکن از برآورده شدن نیازهایش توسط همسر خود اطمینان ندارد.
- همسر عهدشکن ممکن است برای نفر سوم متاسف باشد و از آسیب به او ترس داشته باشد.
- گاهی اوقات افراد عهدشکن می خواهند همچنان با نفر سوم ادامه دهند تا در صورتی که ازدواجشان تداوم نداشت او را از دست نداده باشند.
خسارات ناشی از دروغگویی و توجیهها در خیانت
به همان اندازه که خیانت به همسر آسیب رسانیده و اعتماد وی را سلب میکند، دروغهای همسر خیانت کار و فریبکار نیز نمکی بوده است. بر زخمهای او. این موضوع زمانی تشدید میشود که همسر عهدشکن و خیانتکار قبلا در مقابل بدگمانیها و شکهای همسر و سوالهایش، حالت تمسخر و دست انداختن داشته باشد. یک یا دو اشتباه بعد از خیانت و بیوفایی ممکن است رخ بدهد. و مشاوران خانواده معمولا آن را طبیعی میدانند. ولی شخص عهدشکن و خیانتکار باید همه تلاش خود را برای دوری کردن از آنها انجام دهد.
برخی از همسران آسیب دیده آنقدر انعطافپذیر و منطقی هستند که بفهمند بیرون آمدن از خیانت و ترک آن فرایندی دشوار است. با این وجود همسرانی نیز هستند که به شدت رنجیدهاند و کوچکترین لغزشی منجر به بسته شدن همه درهای شانس برای بازگشت به زندگی مشترک است.
نقش دروغگوییهای همسر عهد شکن در دامن زدن به خیانت و بیوفایی
از طرف دیگر، وقتی که همسر عهد شکن همچنان به خیانت خود ادامه میدهد و علیرغم اینکه همسرش مطمئن است حرفهای نگفتهی بیشتری درباره خیانت است که بیان نشده، از هر گونه پاسخگویی شانه خالی میکند. که این منجر به تداوم بیاعتمادی میشود. و بر اختلافات و نگرشهای منفی نسب به همسر خیانتکار و عهدشکن دامن میزند.
عدم اعتراف به حقایقی مهم مانند شروع و پایان رابطه و خیانت به منظور کم کردن نگرانی همسر تنها موقعیت را سختتر میکند. این حق همسر وفادار است که بخواهد حقیقت را بداند و قبل از اینکه بتواند دوباره اعتماد کند جوابی قانع کننده برای شک و گمان های خویش داشته باشد.
نتیجه پنهانکاری همسر خیانتکار پس از مرتکب شدن به خیانت
پنهانکاری همسر خیانتکار و فریبکار نه تنها موجب کمرنگ شدن اعتماد همسر وفادار می شود، بلکه این برداشت اشتباه را به همسر عهدشکن میدهد که او میتواند همیشه دروغ بگوید. و با دروغها و پنهانکاریهایش بر خیانت خود سرپوش بگذارد. و خود را نجات بدهد. طفره رفتن از فاش کردن ماجرا به ضرر خود شخص خاطی و خیانتکار تمام میشود.
افراد پیمان شکنی که به منظور حمایت از خود از دادن اطلاعات شانه خالی میکنند، معمولاً مجبور خواهند شد که در دور باطل پنهان کاری بمانند. به زودی آنها دچار این توهم خواهند شد که میتوانند فعالیتهای خارج از ازدواج خود را تنها به مدت کوتاه تری بدون آشکار شدن ادامه دهند. و به این ترتیب به حلقه فعالیتهای خیانتکارانه ادامه بدهند.
تاثیر خیانت و بیوفایی بر همسر متعهد و آسیب دیده
وقتی که بیوفایی وارد زندگی زناشویی میشود، احساسات همسر آسیب دیده به شدت و در ابعاد مختلف دچار آسیب میشود. آنها به درک خود از جهان هستی، دنیای واقعیتها و افراد قابل اعتماد شک میکنند. احساس خوشی و ناخوشی هیچ فرقی برای آنها ندارد. خاطرات خیانت آنها را بارها و بارها میآزارد. و این درست مانند بازدیدهای مکرر از صحنه تصادفی است که عزیزی را در آن از دست دادهاند.
خیانتهای عاطفی در ابعاد گوناگون، زندگی همسران آسیب دیده را دچار مشکل میکند. احساس امنیت، احساس خاص بودن، حس ارزشمندی و اعتماد و اطمینان در چشم به هم زدنی محو میشود. پیامدهای ناگوار مربوط به این فقدانها همسر آسیب دیده را همیشه آزار میدهد. دیدن یا درک کردن وسایل خاص، مکانها و یا رخدادهای مربوط به آن بیوفایی همسر خیانتکار منجر به ایجاد جرقه شروع دردهای عمیق، ترس، وحشت و نفرت در همسر آسیب دیده میشود. که شاید سالها هم ادامه داشته باشد.
کنار آمدن با وسواسهای فکری همسر بعد از خیانت
الی ویسل، نویسنده و روزنامه نگار معروف آمریکایی، جمله ی زیبایی دارد. او میگوید: نفرت نقطه مخالف عشق نیست. نقطه مخالف عشق بیتفاوتی است.
این جمله نه تنها درباره مشکلات بزرگ جهان بلکه در مورد مسائل عاطفی در رخدادهای پس از خیانت هم صحت دارد. افراد باهوش میدانند که اگر میخواهند ازدواجشان را حفظ کنند نباید بیتفاوت باشند.
افرادی که بیعلاقگی و بیتفاوتی نسبت به همسر آسیبدیده خود نشان میدهند در واقع پیامی به این شرح میفرستند که تو ارزش تلاش کردن نداری. از طرف دیگر افراد موفق آستینها را بالا زده و و در جستجوی بهبودی و آغاز رفتاری عاشقانه با همسر خود هستند. در حالی که ممکن است همسر آنها رفتارهای تنشزای زیادی پس از خیانت از خود نشان دهد.
وسواسهای فکری در ماههای اول پس از خیانت
بی وفایی و همهی جوانب آن دائما در ذهن همسر آسیب دیده مرور میشود. در حقیقت تقریباً همه همسرانی که به آنها خیانت شده برای مدتی هم که شده دچار وسواس فکری میشوند. در ماههای اول افشای بیوفایی، هر روز و هر ساعت و هر دقیقه، همسر آسیب دیده در حال نبرد با ذهن خویش برای رهایی از افکار وسواسی درباره بیوفایی و خیانت همسرش است.
حوادث و تداعیهای مربوط به خیانت اغلب همسر آسیب دیده را دچار تنش روانی میکند. و باعث میشود او بارها و بارها شوک ناشی از بیوفایی را تجربه کند. ترس همسر معمولا او را در وضعیت گوش به زنگ نگاه میدارد. و او با تمام حواس خود محیط را برای خطر احتمالی بررسی میکند. او ممکن است با هر محرکی (مثلا صدای موبایل) وحشت کند و از جا بپرد. همچنین شاید بخواهد تماسهای مکرر همسرش را کنترل کند. ترس از اینکه مبادا اطلاعات تازه ای درباره بیوفایی و خیانت همسر درز کند، باعث ترس و اضطراب آنان میشود.
وظیفه همسران خیانتکار و بیوفا برای از بین بردن وسواس فکری
همسران خاطی باید به نتایجی واقعی و منطقی به منظور مواجه شدن با دیو درون دست یابند. و همچنین خودکاوی لازم را برای تغییری اصیل و پایدار انجام دهند. در غیر این صورت خاکستر گناه نابخشوده و اعتماد از دست رفته در زیر سطح میسوزد. و دوباره به شکل دیگر و یا در زمانی دیگر شعله ور میشود. نمی گوییم که همسران وفادار پاک و بیگناه هستند. دو سوی یک ازدواج را همیشه دو انسان ناقص تشکیل میدهند.
بنابراین فعالیت ها وتعاملات پیش از خیانت زوجین هم باید بررسی شود. تجربه جلسات مشاوره خیانت نشان میدهد همسر خیانتکار و عهدشکن میبایست بیشتر کارها و مسئولیتها را برای درمان به عهده بگیرد. این تلاش زود هنگام و صادقانه از سوی همسر عهدشکن زمینه را برای همسر آسیب دیده فراهم میکند تا در نهایت او نیز رفتارهای مشکل ساز خود را که در ایجاد این مسئله (یعنی رفتار بیوفایی و خیانت) دخیل بودهاند بررسی کند.
پنج انتخاب ممکن بعد از خیانت و بیوفایی
با توجه به تجارب مشاوران خانواده میتوان گفت که افراد عهدشکن و خیانتکار با پنج گزینه مواجه هستند. که آنها را به ترتیب پر خطرترین تا کم خطرترینشان آورده ایم:
- رها کردن زندگی زناشویی به بهای به دست آوردن نفر سوم
این میتواند خطرناکترین و بدترین انتخاب باشد. چرا که با این کار به همسر و فرزندان خود ظلم بزرگی میکنید. و آسیب جبران ناپذیری به آنها میزنید. با این کار همسر شما دچار ضربه شدید روحی-روانی شده و به احتمال زیاد به این راحتی بهبود نمییابد. شما همسر و فرزندان و احترام دوستان خود را از دست میدهید. و جهنمی دائمی برای افراد باقی مانده بر جای میگذارید.
صدمات وارد آمده ناشی از این انتخاب که به فرزندان وارد شده است سالها ادامه خواهد یافت. این موضوع را به خاطر داشته باشید که 90 درصد خیانتها و پیمانشکنیها به ازدواج با نفر سوم ختم نمیشود. و 56 درصد این ازدواجها نیز به سرانجام نمیرسد. بخشی از آن به دلیل احساس گناه و عدم اعتماد بین طرفین است. آمارهای منتشر شده دربارهی افراد بیوفا و خیانتکار نشان میدهد تنها سه درصد ازدواجهایی که با نفر سوم صورت میگیرد به مدت طولانی دوام دارند.
- ترک نفر سوم همراه با رهاکردن همسر اول و زندگی مشترک
این انتخاب نیز خالی از آسیب و ضرر برای افراد نزدیک شما نخواهد بود. اگرچه در این انتخاب نسبت به انتخاب قبلی، همسرتان از این بابت که رابطه با نفر سوم را قطع کردهاید و تخیلات و تصویرسازی های ذهنی از رابطه شما با نفر سوم، او را آزار نمیدهد اما آسیبها و ضربات روحی-روانی از ابعاد دیگر باقی خواهند ماند.
در این شیوه نیز همسر شما هنوز اذیت و آزار زیادی را تجربه خواهد کرد. و فقدانهایی را تجربه میکند. که برای وی از تنها شدن تلخ تر است. در این شیوه به احتمال زیاد شما موفق به یافتن همسر زندگی ایده آل خود نخواهید شد. حتی اگر شما با فرد جدیدی آشنا شوید که بخواهید باقیمانده زندگیتان را با او شریک شوید هیچگاه نخواهید توانست احساسی را که با خانواده و فرزندان پیشین خود داشتهاید بازیابی کنید.
- تصمیم به ماندن بدون تلاش برای بهبود رابطه
این گزینه نیز محکوم به شکست است. وقتی که همسران خیانتکار و عهدشکن، در پی رفتار بیوفایی، واکنش خاصی از خود نشان نمیدهند و طوری رفتار میکنند که انگار اتفاق خاصی نیفتاده است به همسران خود پیامی به این مضمون میفرستند که تو ارزش حمایت و مراقبت من را نداری. گاهی نیز ممکن است که همسرتان بعد از مشاهده بیتفاوتی و رفتار غیرمسئولانه از طرف شما تصمیمش برای جدایی جدیتر شود. در حالی که کوتاهی از طرف شما بوده است.
- تلاش های ناشیانه و آشفته برای تداوم زندگی زناشویی
این گزینه را افرادی انتخاب میکنند که قصد و نیت خوبی دارند. اما از عمق و میزان خسارتی که بر اثر عهدشکنی و خیانت وارد کردهاند آگاهی ندارند. این همسران در تلاش خود برای آرام کردن همسر آسیب دیده اغلب از چنین جملاتی استفاده میکنند:
- تو باید بحث را تمام کنی. من که گفتم متاسفم.
- من چه کار دیگری برای تو می توانم انجام دهم.
- من نمی توانم به گذشته برگردم و همه چیز را درست کنم.
این روش معمولا باعث بیشتر شدن درد و رنج ناشی از بیوفایی و رفتار خائنانه برای همسر آسیب دیده میشود.
- تلاشی صمیمانه و معقول برای حفظ و بقای ازدواج
استفاده از مشاوره خیانت و کمک شانس شما را در حفظ و حتی ارتقای روابط های تخصصی خانوادگی به میزان چشمگیری افزایش میدهد. این امر درست مانند سرمایهگذاری است که با وجود مشکلات اولیه، در قبال خساراتی که شما به همسر خود وارد کردید امتیازات بلند مدتی را با خود به ارمغان میآورد. حتی اگر همسر شما نخواست که از در آشتی وارد شود شما آسوده خاطر خواهید بود.
چرا که تلاشی شایسته برای جبران صدمات را انجام داده اید. و از آن درسهای باارزشی آموخته اید. و تنش را تا حد امکان کاستهاید. ما این گزینه را شخصیت سازی و بازسازی و احیای مجدد مینامیم. شما میتوانید مشکلات خود را با مشاوران ما در مرکز مشاوره تلفنی صدای رهیاب در میان بگذارید و راهکارهای عملی و کاربردی را برای شروع یک زندگی مجدد و برای جبران گذشته تاریک خود امتحان کنید. پس کافی است که تلفن را بردارید و با ما تماس بگیرید.
مرکز مشاوره تلفنی رهیاب
جهت مشاوره درباره «آسیب ها و رویکردهای مواجهه با خیانت - مشاوره خیانت» می توانید از طریق خط ثابت بدون گرفتن کد با شماره های زیر تماس بگیرید:
تماس با 26 52 907 909 از سراسر کشور
تماس با 48 56 230 909 از استان تهـران
جهت مشاوره از طریق موبایل اینجا کلیک نمایید.
